بیا که از غم هجران تو پریشانم ز دوری رخت ای یار دیده گریانم
به آه سینه سوزان من، گهی اثر گیر که آه، خسته شد از قلب سوزان من
در آسمان خیالم زهجر روی مه ات ستاره ها ست که ریزند به روی دیدگانم
گدا به خانه مولا به صد امید آید مران، که غیر تو من رهی نمیدانم
******************
تا کی به سوز آه نشینم به راه تو عالم فدای یک گوشه چشم نگاه تو
بنشسته ام به راه تو ای معدن کرم تا کی فتد به روی سیاهم نگاه تو
یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و ....
آقای من .... یابن الحسن.... دانم به یاد مادر خود آه میکشی
عالم همه فدای تو و سوز آه تو در پیشگاه باب غریبت علی زدند
(مهدی بیا به مادر پهلو شکسته گو) مادر مگر چه بود به عالم گناه تو
خدا کند که دوباره بهار برگردد به قاب عکس دلم عکس یار برگردد
خدا کند که پس این سالهای دور سفر به بالهای پرستو قرار برگردد
طلایه دار شفق با سپیده باز آید ز شرق آبی جاده ، سوار برگردد
چه میشود اگر از سمت جمعه های سپید به سرخی دل چشم انتظار برگردد
و صبحی از پس این ابرهای بغض آلود امام عاطفه ، خورشید وار برگردد
تمام آینه هامان اسیر زنگارند دعا کنیم که آیینه دار برگردد
حریم باغچه در انحصار پاییز است خدا کند که دوباره بهار برگردد
- ۹۶/۱۱/۱۲
کم می آورم، بازوانی می خواهم که تنگ در برم بگیرند، اما نه هر بازوانی، فقط حصار آغوش تو …