ای همنشین جان که جهان در هوای توست پنهان ز دیده ای و دلم مبتلای توست
دورم اگر ز کوی تو بیگانه نیستم چشمم حریم خاک ره آشنای توست
یابن الحسن.... ای یار من.... ای حبیب من
گر اشک شوق چشم مرا شستشو دهد دارم طمع که دیده من جای پای تو شود
هر مشکلی که راه زند در مسیر عشق آسان به یک عنایت مشکل گشای توست
پرسد اگر ز روی کرم این گدای کیست گوییدش از برای خدا این گدای توست
سرم از یاره سامونم از یاره پاکی عشق و دامونم از یاره
دلم از اضطراب آب مکن با فراقت مرا عذاب مکن
گنه بی حساب آورده ام تو بیا و دگر حساب مکن
گر جوابم نمیدهی آقا جان از در خانه ات جوابم مکن
- ۹۶/۱۱/۰۶